دلایل تردید نسبت به صحت ادعای نیروی انتظامی در مورد “علت مرگ مهسا امینی”
نیروی انتظامی در اولین واکنش به علت مرگ مهسا امینی، اطلاعیهای صادر و اعلام کرده او «بهطور ناگهانی دچار عارضه قلبی» شده است.
اولین بار نیست که بعد از انتشار خبر مرگ افراد در زندان و بازداشتگاههای جمهوری اسلامی، چنین اطلاعیههایی صادر میشود، اما این اطلاعیه به چند دلیل فاقد اعتبار است و به عنوان یک فکت قابل استناد نیست.
- این روایت در تناقض با روایت خانواده مهسا و شاهدان عینی است.
- از سوی دیگر شواهد و قرائن و تصاویری که از مهسا در بیمارستان منتشر شده، احتمال «شکستگی قاعده جمجمه» را تقویت میکند.
- ویدیوی پخش شده از دوربینهای مداربسته توسط نیروی انتظامی در خصوص علت مرگ مهسا امینی، تقطیع شده است و این انتقاد را به همراه دارد که بیشتر خشونت صورت گرفته در لحظه دستگیری افراد است. هیچ تصویری از لحظه دستگیری و سوار و پیاده شده از ون پخش نگردیده است.
- بیمارستان کسری طی پست اینستاگرامی اعلام کرد که مهسا امینی ساعت 23 به این مرکز درمانی آورده شده است که از همان ابتدای امر دچار مرگ مغزی بوده است. جدا از اینکه این ساعت با ساعت 18 که زمان دستگیری اوست، فاصله بسیار زیادی دارد. با فشار نیروهای امنیتی این پست به طور کامل از صفحه اینستاگرام بیمارستان کسری حذف شد.
- پیشینه نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی در موارد مشابه اعتبار این اطلاعیه را زیر سوال میبرد.
بررسی برخی از موارد مشابه در خصوص علت مرگ مهسا امینی
برای بررسی پیشینه نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی در موارد مشابه، چند مورد را ذکر میکنیم:
- در ماجرای مرگ علیاکبر سعیدی سیرجانی، رئیس وقت قوه قضائیه گفته بود طبق گزارش پزشکی قانونی، مرگ او طبیعی بوده است. سالها بعد برخی افراد نزدیک به محافل امنیتی در آن زمان، روایت دیگری از شکنجه و قتل او توسط ماموران امنیتی منتشر کردند.
- در جریان مرگ سعید امامی گفته شد «سعید امامی با خوردن داروی نظافت خودکشی کرده است.» این روایت از همان زمان در نشریات رسمی داخل ایران، مورد تردید قرار گرفت. برخی مقامهای سیاسی – امنیتی جمهوری اسلامی، از جمله روحالله حسینیان روایت خودکشی او را زیر سوال برده و گفتهاند او به قتل رسیده است.
- حدود دو هفته پس از مرگ زهرا کاظمی، محمدحسین خوشوقت، مدیرکل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد اعلام کرد او «به علت سکته مغزی دارفانی را وداع گفته است.» دو هفته بعد در گزارش ویژه هیات ریاست جمهوری به صراحت علت مرگ «اصابت جسم سخت به سر» اعلام شد.
- مراجع رسمی دلیل مرگ زهرا بنییعقوب، پزشک جوان ایرانی را که توسط بسیج در همدان بازداشت شده بود «خودکشی» اعلام کردند. خانواده بنیيعقوب با استناد به آثار ضرب و شتم خواستار تحقیقات مستقل شدند، اما نهادهای قضایی و امنیتی مخالفت کردند.
- ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴، ابراهیم لطفاللهی، دانشجوی حقوق، در سنندج بازداشت میشود. ۱۱ روز بعد از اداره اطلاعات به خانواده او اطلاع میدهند به گورستان سنندج مراجعه کنند. ماموران اطلاعات علت مرگ را خودکشی اعلام میکنند، اما روشن نیست چرا جسد را مخفیانه و بدون حضور خانواده دفن کردهاند.
- پلیس فتا ستار بهشتی، کارگر وبلاگنویس را بازداشت میکند. ۵ روز بعد او کشته میشود. در هفتههای اول گفته میشود او به طور طبیعی از دنیا رفته و آثار ضرب و شتم در بدن او دیده نشده، اما دست آخر اعلام میشود محتملترین علت مرگ «شوک» در اثر «ضربه یا ضربات به نقاط حساس بدن یا یا فشارهای شدید روانی» است.
- خبر مرگ کاووس سیدامامی، ۱۵ روز بعد از بازداشت او توسط سپاه منتشر میشود. گفته میشود او در زندان خودکشی کرده است. اما این روایت حتی از سوی برخی مقامهای رسمی در جمهوری اسلامی نیز مورد تردید قرار میگیرد.
- ۱۲روز پس از بازداشت محمد راجی، درویش گنابادی خبر مرگ او به خانواده داده میشود. ماموران آگاهی شاهپور به خانواده راجی میگویند او «در اثر ضربات وارده هنگام بازجویی جان خود را از دست دادهاست.» اما مقامهای قضایی اما مدعی میشوند دلیل مرگ جراحات ناشی از درگیری خیابان پاسداران در شب حادثه است.
با این اوصاف میتوان گفت تا زمانی که اسناد روشن قابل راستاییآزمایی در تایید ادعاهای نیروی انتظامی درخصوص علت مرگ مهسا امینی، در دست نباشد، نمیتوان به اطلاعیههای رسمی را معتبر و قابل استناد دانست و به آن به چشم فکت نگاه کرد.