گلوله پاسخ معترضان در ایران
به گزارش خبرگزاری جامعه آریایی – ایران این روزها شاهد لحظات تاریخی است. اعتراضاتی که تقریبا در تمامی استانهای ایران گسترش یافت و البته پاسخ این اعتراضات همچون سالهای گذشته، گلوله بوده است. جمهوری اسلامی با اعمال خشونت و بکارگیری سلاح گرم و جنگی در مقابل معترضینی که فاقد سلاح هستند برگ خونین دیگری از تاریخ حیات خود را ورق زد. برخی از کشته شدگان این روزها، کودکانی هستند که پاسخ مطالباتشان گلوله شد.
نوای «چمری» نشان از سوگ جوانان و بزرگان دارد؛ نوایی که این روزها در بسیاری از شهرهای کردستان به گوش میرسد و روز یکشنبه سوم مهر ماه در خیابانهای اسلامآباد غرب نواخته میشد در سوگ سعید محمدی، معترض ۲۵ سالهای که چهارشنبه ۳۰ شهریور بر اثر اصابت گلوله در خیابانهای همین شهر جان باخت.
کیلومترها آن طرفتر، در پیرانشهر در استان آذربایجان غربی، مادر جوانی سر خاک تازه نوجوان ۱۶ سالهاش به زبان کردی لالایی میخواند:
«هی لای لای فرزندم لای لای، به من بگو چرا خوابت نمیبرد.. شهید هستی ای جوان من .. حالا دیگر صدایت را نمیشنوم…»
زکریا خیال، ۱۶ ساله، دانشآموز، سهشنبه ۲۹ شهریور بر اثر اصابت گلوله در خیابانهای پیرانشهر جان باخت.
امیر فولادی ۱۵ ساله در اسلامآباد غرب، عبدالله محمودپور، ۱۶ ساله در روستای بالو ارومیه و امین معروفی ۱۶ساله در اشنویه، دیگر نوجوانانی هستند که هدف گلوله قرار گرفته و جان باختهاند.
اعتراضات در ایران به جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، وارد دومین هفته خود میشود. هیچ آمار دقیقی اما از جانباختگان این اعتراضات در دست نیست. جانباختگانی که از سوی گارد ویژه و نیروهای امنیتی هدف گلوله مستقیم قرار گرفتهاند.
احمد وحیدی، وزیر کشور شامگاه جمعه اول مهر ماه، معترضان را متهم کرده است که مردم عادی را به قتل رساندهاند و گفته تعدادی از کشتهشدگان، افرادی بودهاند که قصد ورود به مقرهای حساس را داشتند.
اما آنچه که در ویدئوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی به وضوح دیده میشود تیراندازی مستقیم گارد ویژه و نیروهای امنیتی به معترضانی است که در خیابانها هدف گلولههای ساچمهای و واقعی قرار گرفتهاند.
ویدئوهای منتشر شده از خاکسپاری آنها هم حکایت دیگری دارد؛ در هر شهری که پیکر بیجان معترضی به خاک سپرده میشود انبوه جمعیتی گرد هم آمدهاند که با شعارهایی مشابه شعارهای معترضان در اعتراضات، در سوگ نشستهاند.
در مراسم خاکسپاری محسن قیصری، جوان ۳۲ ساله در ایلام که روز چهارشنبه ۳۰ شهریور بر اثر اصابت گلوله جان باخت مردم شعار مرگ بر دیکتاتور سر می دهند.
در مراسم خاکسپاری امین معروفی در اشنویه، مردم این نوجوان ۱۶ ساله را شهید مینامند و مردی به کُردی میگوید: «از این فیلم بگیر بفرست برای کسانی که در خانه نشستهاند تا بدانند که هر کسی از عهده این کار برنمیآید. او شهید است.»
خواهر جواد حیدری، جوان ۳۶ سالهای که پنجشنبه ۳۱ شهریور در اثر اصابت گلوله در قزوین جان باخت، موهایش را بر سر جنازه تازه به خاک سپرده برادرش قیچی میکند؛ همچون صدها و هزاران معترضی که در برابر گارد ویژه روسری آتش زدند و موهای خود را قیچی کردند.
آن سوتر در کرمانشاه جمعیت انبوه زنان در مراسم خاکسپاری مینو مجیدی، معترض جانباخته ۵۵ ساله روسری از سر برمیدارند و شعار میدهند: «ژن، ژیان، آزادی»
مینو مجیدی، تنها زنی نیست که در این اعتراضات جان باخت. حنانه کیا و حدیث نجفی هر دو ۲۳ ساله روز چهارشنبه ۳۰ شهریور در نوشهر و کرج کشته شدهاند.
حنانه کیا رهگذری بود که از دندانپزشکی بازمیگشت و گلوله واقعی جان او را گرفت، اما حدیث نجفی معترضی بود که هدف چندین گلوله ساچمهای قرار گرفته است.
اعضای بدن غزاله چلابی معترض ۳۲ ساله آملی هم که روز چهارشنبه ۳۰ شهریور هدف گلوله قرار گرفت، به ۸ بیمار اهدا شد.
در فولادشهر اصفهان هم مهسا موگویی، ۱۸ ساله، روز پنجشنبه ۳۱ شهریور هدف گلوله قرار گرفته و جان باخته است.
روزبه خادمیان معترض دیگری است که در آخرین استوریاش در شبکه های اجتماعی با انتشار عکس زنان معترض خطاب به آنها نوشت برای آزادی تو جان میدهم. او چهارشنبه ۳۰ شهریور هدف دو گلوله قرار گرفت.
وسعت جغرافیایی تیراندازی به سوی معترضان چندین استان را درنوردیده است؛ از کردستان تا آذربایجان و ایلام، از کرمانشاه تا البرز و گیلان و مازندران تا اصفهان.
سازمان حقوق بشر ایران که مقر آن در اسلو است تعداد جانباختگان را ۷۶ نفر اعلام کرده است. صداوسیما اما شامگاه شنبه، دوم مهر تعداد جانباختگان اعتراضهای اخیر در کل کشور را ۴۱ نفر اعلام کرد که شامل مأموران و بسیجیها میشود.
شبکه حقوق بشر کردستان هم گزارشهایی از فرجاد درویشی ۲۳ ساله و دانش رهنما ۲۵ ساله در روستای بالو در ارومیه، فواد قدیمی ۳۹ ساله در دیواندره، میلان حقیقی ۲۱ ساله و صدرالدین لیتانی ۲۷ ساله و عبدالسلام قادر گلوان ۳۲ ساله در اشنویه و رضا لطفی در دهگلان، منتشر کرده است که هدف شلیک مستقیم مأموران حکومتی قرار گرفته و جان باختهاند.
خبر کشته شدن میلان حقیقی را پدرش سلیم حقیقی، نویسنده و مترجم کردی در فیسبوکش منتشر کرده و نوشته است که به میلان و دیگر جوانانی که «جان پاکشان را فدای خاک و وطن و آرمانهای والایشان کردهاند» افتخار میکند.
کمی آنسوتر درقبرستان آیچی سقز، مردی درون قبر جانباخته جوانی ایستاده و میگوید که کار او نباید نیمهتمام بماند.
او به کُردی میگوید: «این کار نباید نیمهتمام بماند. از تمام پدر و مادرهای ایران میخواهم پیشقدم باشید. دست فرزندانتان را بگیرید و با آنها به تظاهرات بروید.»
به روایتی او پدر و به روایت دیگری از بستگان فریدون محمودی است جوانی ۳۳ ساله که ۲۸ شهریور در سقز بر اثر اصابت گلوله جان باخت.
سقز شهر مهسا امینی است و ژینایی که به گفته مادرش سالم و سلامت برای دیدار بستگانش به تهران سفر کرد و چند روز بعد پیکر بیجانش از بازداشت گشت ارشاد روانه سقز شد و جرقه اعتراضات از همین شهر رقم خورد.
رضا شهپرنیا ۲۳ ساله در کرمانشاه، محمد فرمانی ۲۴ ساله در شهر ری، پدرام آذرنوش و مهرداد بهناماصل در دهدشت، عرفان خزایی دیکویی ۳۰ ساله در شهریار، پارسا رضادوست ۱۸ ساله در هشتگرد، محمد جامهبزرگ ۵۹ ساله در کرج ، یاسین جمالزاده در رضوانشهر و انوشیروان (امیرعلی) فولادی در اسلام آباد غرب معترضانی هستند که جان باختهاند.
و در شمال ایران؛ محسن محمدی در قائمشهر، حسینعلی کیا ۲۳ ساله در نوشهر، عرفان رضایی ۲۱ ساله در آمل، بهنام لایقپور ۳۷ ساله در رشت، میلاد زارع ۲۵ ساله و محمدحسن ترکمان ۲۶ ساله در بابل، محمد حسینیخواه ۲۰ ساله در ساری و محمدرضا(مازیار) سلمانیان در رشت، هدف گلوله قرار گرفتهاند.
این تنها آمار جانباختگانی است که خبرگزاری جامعه آریایی توانسته است هویت آنها را تأیید کند. میزان جانباختگان اما براساس گزارشها و ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بسیار بیش از اینهاست.
در میان کشتهشدگان اعتراضها، هم معترض است هم رهگذر؛ از دانشجو و بازاری و سرباز و کارگر و دانشآموزانی که در سنین نوجوانی بودند. خانوادههای آنها به دلیل فشارهای امنیتی سکوت کردهاند و شماری از خانوادهها برای دفن شبانه پیکر عزیزان خود تحت فشار قرار گرفتهاند.